به نظر ما باید قرآن را مطالعه کرد و نه تلاوت و یا سوزاندن چون بهترین منبع برای انکار الله همان قرآن است.
Sent to you by گریلا via Google Reader:
via Roshangar's blog on 9/20/10
طی 1400 سال، ایرانی، از اوج غرور و سربلندی و سَروَری، به حذیذ ذلت و درماندگی و خفت نزول کرده است. همه مفاخر و ارزش های ایرانی، بدست و دستور تازیان، و با پیروی از همین کتاب موهن و ضد بشری قرآن، به تاراج و غارت و یغما رفته است.
در یورش و تازش بیابانگردان حجاز، با پیدایش این کتاب، در سی و دو نبرد مجزا ولی به هم پیوسته در صدر اسلام، که بنام الله و بدستور و فرماندهی محمد و عمر و علی و فرزاندن زنباره و قداره کش آنها، در ایران انجام شد، در نبردهای جلولا، نهاوند، قادسیه، مداین، شوش، تیسپون، کاشان، کرمان، سیستان، مازندران، گیلان، خراسان، ری، مرو، و دهها شهر ریز و درشت ایران، بیش از سه میلیون ایرانی به هلاکت رسیده و یا اسیر و زخمی شدند. شمار فراوانی از زنان و دختران ایرانی، به سبایا و غنیمت تازیان برده شدند، و در بازارهای یثرب و دمشق و کوفه، به پولدارهای یهودی و عرب آنزمان فروخته شدند.
در طول این 1400 سال، هر صدا و ندای ایران خواهی قهرمانان و بزرگان و دلاوران ایرانی، از هرمزان (ابومسلم) خراسانی، تا استاذیس، تا بابک خرم دین، تا شهاب الدین سهروری، تا عین القضات همدانی، تا منصور حلاج؛ تا عبید زاکانی، تا ایرج میرزا، تا احمد کسروی تا سعیدی سیرجانی تا کورش آریامنش ، تا فریدون فرخزاد را، با شنیع ترین وسایل و ابزار و تنها با تکیه بر همین قرآن و تازینامه پاسخ گفتند، چشم هایشان را از حدقه درآورند، زبانهایشان بریدند، دست و پایشان را قطع کردند، و در جایی که ممکن بود، چون بابک و سهروردی، بر روی تلی از هیزم و خاشاک به آتش کشیدندو این جنایت تنها، به ایران بسنده نیست. هر روز شاهد سربریدن مردم در الجزایر، لبنان، سودان، چاد، پاکستان، افغانستان، اندونزی و دیگر کشورهای مسلمان و عقب افتاده و ضد بشری هستیم؛ که همه و همه، از منبع و گنداب اسلام و این کتاب موهن و شیطانی سرچسمه می گیرد...در همین سی و یک سال جمهوری اسلامی، قدرتمندان و حاکمان سوار بر قدرت در ایران، با تکیه بر احادیث و فرامین و دستورات همین کتاب، ایرانی را، که می رفت در پایان هزاره دوم میلادی، همپای ژاپن و آلمان گامهای مهم پیشرفت و تکامل و ترقی را بپیماید، به قهقرای تاریخ بشری ثوق دادند، و هر روز، با شکنجه و سنگسار و گردن زدن و آویزان کردن مردم در کوچه و خیابان، روی چنگیز و تیمور لنگ را سفید کردند، و همه این ها، باز هم برگرفته و متاسی از همین کتاب چندش آور و ضد بشری است....ما، به ملت های دیگر، کاری نداریم، بگذار با همین کتاب قرآنشان، خوش باشند، و با خواندن و تبعیت از آن، هم این دنیا را برای مردم کشور و جامعه شان، جهنم کنند، و هم در آن دنیای خیالی، با فرشتگان زیر 18 سال الله، محشور شوند..ایرانی، با 10000 سال تاریخ و قدمت و تمدن، و با داشتن دانشمندان و فیلسوفانی از شمار خیام بزرگ، فردوسی بزرگ، زرتشت بزرگ، فارابی، رازی، پور سینا، و پادشاهان دادگستری چون کوروش بزرگ، نیازی به مشتی اراجیف و یاوه و سر هم بندی های کوته فکران و ابلهایی که سالها پس از مرگ محمد، چنین کتاب شنیع و ضد بشری را جمع آوری کرده و بنام الله و خدای باطل خود، به جهانیان ارزانی کرده اند، ندارد.کتاب ایرانی، رایزنی با خرد و اندیشه است که منشاء اهورایی و مزدایی دارد. ما نیازی به بریدن سر مردم، شلاق زدن، سنگسار کردن، گوش بریدن، مال امام و خمس و ذکات و حج و صیغه و هزار اباطیل دیگر نداریم.....ما پیرو اندیشه و حکمت جهانگیر خیام بزرگ، و فردوسی ورجاوند هستیم، که با نام خداوند جان و خرد آغاز کرده است...در این نهضت بزرگ قرآن سوزی، شرکت کنیم..... کتابی که درون مایه آن، به انسان ستمروایی، زورگویی، پندار باوری، قتل وقتال، گردن کَشی، جهاد، شهادت، امر به معروف، نهی از منکر، حلال و حرام، همخوابی با دختر و پسر 8 ساله، چند زنی، تفکیک مردم به کافر و غیر کافر، خطاب کردن مردم به ملحد و زندیق و نجس و این خزعبلات باشد، و هزاران پدیده زشت و نابخرادانه را توصیه می کند، نه تنها «مقدس» و قابل احترام نیبست، بلکه باید از صحیفه تاریخ آدمکیان و همه کتابخانه های جهان نیز جمع آوری شود.
در یورش و تازش بیابانگردان حجاز، با پیدایش این کتاب، در سی و دو نبرد مجزا ولی به هم پیوسته در صدر اسلام، که بنام الله و بدستور و فرماندهی محمد و عمر و علی و فرزاندن زنباره و قداره کش آنها، در ایران انجام شد، در نبردهای جلولا، نهاوند، قادسیه، مداین، شوش، تیسپون، کاشان، کرمان، سیستان، مازندران، گیلان، خراسان، ری، مرو، و دهها شهر ریز و درشت ایران، بیش از سه میلیون ایرانی به هلاکت رسیده و یا اسیر و زخمی شدند. شمار فراوانی از زنان و دختران ایرانی، به سبایا و غنیمت تازیان برده شدند، و در بازارهای یثرب و دمشق و کوفه، به پولدارهای یهودی و عرب آنزمان فروخته شدند.
در طول این 1400 سال، هر صدا و ندای ایران خواهی قهرمانان و بزرگان و دلاوران ایرانی، از هرمزان (ابومسلم) خراسانی، تا استاذیس، تا بابک خرم دین، تا شهاب الدین سهروری، تا عین القضات همدانی، تا منصور حلاج؛ تا عبید زاکانی، تا ایرج میرزا، تا احمد کسروی تا سعیدی سیرجانی تا کورش آریامنش ، تا فریدون فرخزاد را، با شنیع ترین وسایل و ابزار و تنها با تکیه بر همین قرآن و تازینامه پاسخ گفتند، چشم هایشان را از حدقه درآورند، زبانهایشان بریدند، دست و پایشان را قطع کردند، و در جایی که ممکن بود، چون بابک و سهروردی، بر روی تلی از هیزم و خاشاک به آتش کشیدندو این جنایت تنها، به ایران بسنده نیست. هر روز شاهد سربریدن مردم در الجزایر، لبنان، سودان، چاد، پاکستان، افغانستان، اندونزی و دیگر کشورهای مسلمان و عقب افتاده و ضد بشری هستیم؛ که همه و همه، از منبع و گنداب اسلام و این کتاب موهن و شیطانی سرچسمه می گیرد...در همین سی و یک سال جمهوری اسلامی، قدرتمندان و حاکمان سوار بر قدرت در ایران، با تکیه بر احادیث و فرامین و دستورات همین کتاب، ایرانی را، که می رفت در پایان هزاره دوم میلادی، همپای ژاپن و آلمان گامهای مهم پیشرفت و تکامل و ترقی را بپیماید، به قهقرای تاریخ بشری ثوق دادند، و هر روز، با شکنجه و سنگسار و گردن زدن و آویزان کردن مردم در کوچه و خیابان، روی چنگیز و تیمور لنگ را سفید کردند، و همه این ها، باز هم برگرفته و متاسی از همین کتاب چندش آور و ضد بشری است....ما، به ملت های دیگر، کاری نداریم، بگذار با همین کتاب قرآنشان، خوش باشند، و با خواندن و تبعیت از آن، هم این دنیا را برای مردم کشور و جامعه شان، جهنم کنند، و هم در آن دنیای خیالی، با فرشتگان زیر 18 سال الله، محشور شوند..ایرانی، با 10000 سال تاریخ و قدمت و تمدن، و با داشتن دانشمندان و فیلسوفانی از شمار خیام بزرگ، فردوسی بزرگ، زرتشت بزرگ، فارابی، رازی، پور سینا، و پادشاهان دادگستری چون کوروش بزرگ، نیازی به مشتی اراجیف و یاوه و سر هم بندی های کوته فکران و ابلهایی که سالها پس از مرگ محمد، چنین کتاب شنیع و ضد بشری را جمع آوری کرده و بنام الله و خدای باطل خود، به جهانیان ارزانی کرده اند، ندارد.کتاب ایرانی، رایزنی با خرد و اندیشه است که منشاء اهورایی و مزدایی دارد. ما نیازی به بریدن سر مردم، شلاق زدن، سنگسار کردن، گوش بریدن، مال امام و خمس و ذکات و حج و صیغه و هزار اباطیل دیگر نداریم.....ما پیرو اندیشه و حکمت جهانگیر خیام بزرگ، و فردوسی ورجاوند هستیم، که با نام خداوند جان و خرد آغاز کرده است...در این نهضت بزرگ قرآن سوزی، شرکت کنیم..... کتابی که درون مایه آن، به انسان ستمروایی، زورگویی، پندار باوری، قتل وقتال، گردن کَشی، جهاد، شهادت، امر به معروف، نهی از منکر، حلال و حرام، همخوابی با دختر و پسر 8 ساله، چند زنی، تفکیک مردم به کافر و غیر کافر، خطاب کردن مردم به ملحد و زندیق و نجس و این خزعبلات باشد، و هزاران پدیده زشت و نابخرادانه را توصیه می کند، نه تنها «مقدس» و قابل احترام نیبست، بلکه باید از صحیفه تاریخ آدمکیان و همه کتابخانه های جهان نیز جمع آوری شود.
جنبش طرفداران سوزاندن قرآن تازیان در این نهضت بزرگ قرآن سوزی، شرکت کنیم..... کتابی که درون مایه آن، به انسان ستمروایی، زورگویی، پندار باوری، قتل وقتال، گردن کَشی، جهاد، شهادت، امر به معروف، نهی از منکر، حلال و حرام، همخوابی با دختر و پسر 8 ...ساله، چند زنی، تفکیک مردم به کافر و غیر کافر، خطاب کردن مردم به ملحد و زندیق و نجس و این خزعبلات باشد، و هزاران پد…یده زشت و نابخرادانه را توصیه می کند، نه تنها «مقدس» و قابل احترام نیبست، بلکه باید از صحیفه تاریخ آدمکیان و همه کتابخانه های جهان نیز جمع آوری شود
اگر این جانیان و الله پرستان؛ آزاد بوده و هستند که «بابک خرم دین» را بجرم ایران پرستی قطعه قطعه کرده، و آنگاه با اتش بسوزانند
اگر این الله پرستان تازی مجاز بوده و هستند که اندیشمندانی چون «عین القضات همدانی» را، بجرم گریز از اسلام، مثله کرده و در آتش بسوزانند ...
اگر این حیوانهای الله پرست کوتاه مغز مجاز بوده و هستند که قهرمان هایی چون «استاذیس» را، بجرم ایران پرستی و عصیان علیه اسلام، در تنور انداخته و جزغاله کنند؛ اگر تازی پرستان به خود اجازه می دهند که بنام اسلام و محمد و الله، احمد کسروی، کورش آریامنش، و دهها ایرانپرست خردمند را، از صحیفه هستی و زندگی ساقط کنند....
این حق و اختیار هر ایرانی آزاده است که این کتاب ضد بشری ، موهن و مملو از جنایت علیه کودکان، زنان و مردان آزاده را، نیز به شعله های آتش بسپارند....واژه »مقدس» یک واژه مجعول و من درآوردی از جانب آدمهای کوتاه مغز و دکاندار دین است...، ایرانی، باید برای یک بار و همیشه، این کتاب ضد انسانی و ضد ایرانی را، به شعله های آتش بسپارد، و ملتی باستانی را، از شرِ این ابلیس خونخوار و گردنکش و 1400 ساله، نجات دهد
این حق هر انسان آزاد و مختار است؛ که هر نوشته ای که خلاف شعون و موازین انسانی است رابه آتش سپرده و معدوم سازد.
ما، بدنبال اجرای این حق هستیم
اگر این جانیان و الله پرستان؛ آزاد بوده و هستند که «بابک خرم دین» را بجرم ایران پرستی قطعه قطعه کرده، و آنگاه با اتش بسوزانند
اگر این الله پرستان تازی مجاز بوده و هستند که اندیشمندانی چون «عین القضات همدانی» را، بجرم گریز از اسلام، مثله کرده و در آتش بسوزانند ...
اگر این حیوانهای الله پرست کوتاه مغز مجاز بوده و هستند که قهرمان هایی چون «استاذیس» را، بجرم ایران پرستی و عصیان علیه اسلام، در تنور انداخته و جزغاله کنند؛ اگر تازی پرستان به خود اجازه می دهند که بنام اسلام و محمد و الله، احمد کسروی، کورش آریامنش، و دهها ایرانپرست خردمند را، از صحیفه هستی و زندگی ساقط کنند....
این حق و اختیار هر ایرانی آزاده است که این کتاب ضد بشری ، موهن و مملو از جنایت علیه کودکان، زنان و مردان آزاده را، نیز به شعله های آتش بسپارند....واژه »مقدس» یک واژه مجعول و من درآوردی از جانب آدمهای کوتاه مغز و دکاندار دین است...، ایرانی، باید برای یک بار و همیشه، این کتاب ضد انسانی و ضد ایرانی را، به شعله های آتش بسپارد، و ملتی باستانی را، از شرِ این ابلیس خونخوار و گردنکش و 1400 ساله، نجات دهد
این حق هر انسان آزاد و مختار است؛ که هر نوشته ای که خلاف شعون و موازین انسانی است رابه آتش سپرده و معدوم سازد.
ما، بدنبال اجرای این حق هستیم
Things you can do from here:
- Subscribe to Roshangar's blog using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
No comments:
Post a Comment